کتاب پاستیل های بنفش اثر کاترین اپلگیت؛ داستان دوستی های خیالی ما - وبلاگ جعبه گیگابایتی

به گزارش وبلاگ جعبه گیگابایتی، کتاب پاستیل های بنفش یک داستان نه چندان معمولی برای گروه سنی نوجوانان است که قصه زندگی جکسون را دنبال می نماید. در این داستان جکسون و خانواده اش سعی می نمایند از بی خانمانی فرار نمایند.

جکسون 9 ساله در خانواده ای زندگی می نماید که ترس از بیرون راندن از خانه ای که اجاره نموده اند و گرسنگی جز لاینفک آن است. سال ها از بی خانمان شدن آن ها می گذرد و حالا که دوباره با داستان اخراج از خانه روبرو شده اند، او سعی دارد پسری باشد که والدینش بتوانند به او تکیه نمایند و نه پسر بچه ای که بترسند حقیقت را به او بگویند. او می خواهد اطرافیانش متوجه شوند که می خواهد واقعیتی را که در پس موقعیت آن ها نهاده شده است، بداند. جکسون از آن ها می خواهد بفهمند که او شرایط آن ها را درک می نماید و احتیاجی نیست که والدینش حقایقی در خصوص شرایط مالی خود را که او باید بداند، انکار نمایند.

پدرش که زمانی به عنوان کارگر ساختمانی کار می کرد، اکنون پس از تشخیص بیماری ام اس بیشتر وقت خود را در خانه به انجام کارهای نیمه وقت می گذراند. مادر او نیز که زمانی معلم موسیقی بود، اکنون پس از منحل شدن شغل سابقش، سه کار نیمه وقت را برای گذران زندگی انجام می دهد. اما همه اینها برای گذران زندگی هنوز کافی نیست. احتمال بی خانمان شدن آن ها زمانی آشکار شد که والدینش به او و خواهرش گفتند که چیزهایی را که می خواهند نگه دارند و چیزهایی که دیگر لازم ندارند برای فروش به حیاط منتقل نمایند. جکسون آغاز به فکر کردن کرد که این احتمال وجود دارد که سال آینده به مدرسه نرود و این احتمال وجود دارد که دیگر تنها دوستش، ماریسول را نبیند، کسی که در رؤیاهای دانشمند شدن با او شریک است. این بلاتکلیفی بر او سنگینی می نماید و او می خواهد والدینش از آن مطلع باشند، اما او در خصوص بیان این مسأله به والدینش بر سر دو راهی است.

جکسون جدای از مسائلی که در خانه دارد، باید با مشکل دیگری نیز دست و پنجه نرم کند و آن این است که آیا این گربه غول پیکری که هر از چند گاهی جلوی ظاهر می گردد، محصول تخیل اوست یا خیر. جکسون پسر باهوشی است که همواره بر حقایق تکیه می نماید و بنابراین وقتی آغاز به تماشا یک گربه غول پیکر می نماید، مطمئن نیست که چه فکری کند. کرنشاو، نامی که او به این گربه داد، اولین بار زمانی که او 5 ساله بود و در زمانی که آن ها برای اولین بار به دلایل مالی برای چند ماه در مینی ون خود زندگی کردند، ظاهر شد. کرنشاو به عنوان دوستی ظاهر شد که در آن موقع های سخت برای او حواس پرتی ایجاد می کرد. آیا کرنشاو این بار برای یاری به او بازگشته است؟ یا فقط عقلش را از دست داده و چیزهایی را تصور می نماید؟ او می خواهد کرنشاو برود، زیرا وقتی به خودش شک می نماید از آن متنفر است. اما کرنشاو برگشت چون جکسون دوباره به او احتیاج داشت.

عشق خالصانه جکسون به خانواده اش، به ویژه به خواهرش، در داستان بسیار صمیمی و نزدیک است. او می خواهد که والدینش مسائل خود را با او در میان بگذارند اما آن ها فکر می نمایند که اطلاع از این مسائل برای سن او بسیار زود است. او می خواهد از خواهرش در برابر واقعیت های سختی که با آن روبرو هستند محافظت کند. شخصیت او در داستان به عنوان شخصیتی عاقل تر از سن او به تصویر کشیده می گردد. در واقع نویسنده توانسته شخصیت های باورپذیری بسازد، حتی کرنشاو که قرار بود تخیلی باشد.

نویسنده درباره موضوعات مهم در رمان هایش صحبت می نماید، اما نه به گونه ای که برای مخاطب مورد نظرش کاملاً افسرده نماینده باشد. او هر موضوع را با یک نتیجه نه چندان زیاد اما با سرانجامی که امیدوارنماینده است به سرانجام می رساند. در رمان قبلی اش در خصوص حیوان آزاری نوشته و در این یکی به بحث بی خانمانی پرداخته است. موضوع بی خانمان بودن امروزه موضوع جدیدی نیست اما به ندرت به عنوان موضوع مورد استفاده قرار می گیرد. روشی که او این کتاب را می نویسد بسیار دقیق و مفصل است به گونه ای که به خوانندگان یاری می نماید احساس یکی بودن را درک نمایند.

کتاب پاستیل های بنفش اثر کاترین اپلگیت انتشارات پرتقال

27 %

78,000

57,000 تومان

مشاهده و خرید

داستان از دیدگاه جکسون روایت می گردد که همین مسأله به شما اجازه می دهد احساسات خام کتاب را احساس کنید. در واقع این مسأله داستان را شخصی تر نموده و به شما اجازه می دهد که صداقت هر خط و هر کلمه را از چشم یک پسر 9 ساله احساس کنید. این کتاب دارای بخش های بسیار آزاردهنده ای است که به خصوص بین جکسون و خواهرش وجود دارد. مانند اینکه چگونه بازی هایی را برای از بین بردن گرسنگی ایجاد می نمایند. علیرغم پرداختن به یک موضوع بسیار جدی، نویسنده توانست آن را با طنزی که بیشتر از کرنشاو می آمد متعادل کند.

اگرچه این کتاب به عنوان یک کتاب کلاس مبه وسیلهه برای بچه ها به بازار عرضه می گردد، اما معتقدم که بزرگ سالان نیز می توانند یکی دو مورد از این رمان یاد بگیرند، زیرا نویسنده رویکردی بسیار واقع گرایانه در شرح چیزها داشته است. این کتاب درک خوبی در خصوص تأثیر بی خانمانی برای افراد تحت تأثیر قرار می دهد، به ویژه بچه ها.

درباره نویسنده

اپلگیت در سال 1956 در میشیگان به جهان آمد. از آن موقع در تگزاس، فلوریدا، کالیفرنیا، مینه سوتا، ایلینویز و کارولینای شمالی زندگی نموده و پس از یک سال زندگی در پلاگو، ایتالیا، به کالیفرنیای جنوبی بازگشته است. او یک پسر یازده ساله به نام جیک میتس دارد. در سال 2003 او و همسرش مایکل گرانت، نویسنده مشترک و همکار او در بسیاری از پروژه ها از جمله Animorphs، دخترشان جولیا را در چین به فرزندخواندگی پذیرفتند. او اخیراً به سر کار نویسندگی خود بازگشته است و یک کتاب مصور به نام طوفان بوفالو، یک رمان به نام خانه شجاعان و فصل های اولیه قوانین روسکو رایلی با هارپر کالینز را نوشته است. کتاب او خانه شجاعان برنده جایزه بادبادک طلایی SCBWI، جایزه جوزت فرانک در سال 2008، جایزه بانک استریت، و کتاب افتخاری جایزه یادبود جودی لوپز است.

نقد و آنالیز کتاب پاستیل های بنفش

جکسون آن پسری نیست که دوست خیالی داشته باشد. به هر حال او دانشمند مشتاقی است که بر واقعیت ها و ارقام تکیه می نماید، نه افکار خیالی و تخیلات. فقط این را به کرنشاو نگویید، گربه موج سواری نامرئی، بامبرشوت، عاشق حمام حبابی که فقط او می تواند آن را ببیند. با این حال، زمانی که کرنشاو پس از یک غیبت طولانی، دوباره ناگهانی و غیرمنتظره در زندگی جکسون ظاهر شد، چیزی که زمانی راز ارزشمند دوران کودکی بود، به سرعت برای جکسون مورد توجه نهاده شد. نه تنها به این علت که جکسون اکنون بزرگ تر شده است، به هر حال چند سالگی برای داشتن یک دوست خیالی زیاد است؟ اما به این علت که بدترین ترس او را تأیید می نماید که تاریخ آغاز به تکرار نموده است. استدلال ها. فقر و احتمالاً بی خانمانی نیز. همان طور که جکسون در حال حرکت در واقعیتی است که به طور فزاینده ای با تلاطم و عدم قطعیت آن تعریف شده است، به زودی متوجه می گردد که کمی جادو و کمی تخیل می تواند همه چیز را تغییر دهد.

کتاب هایی هستند که مدت ها بعد از ورق زدن صفحه آخر آن با شما می مانند، به قلب شما نفوذ می نمایند و عمیقاً در روح شما لانه می نمایند. کتاب پاستیل های بنفش اثر کاترین اپلگیت یکی از این داستان هاست. دل خراش و امیدوارنماینده، مسحورنماینده و شگفت انگیز، شکی نیست که این برنده سابق جایزه نیوبری دوباره این کار را انجام داده است. اپل گیت در آخرین نسخه اش برای مخاطبان سطح مبه وسیلهه، خوانندگان را در سفری هدایت می نماید که مطمئناً همدلی و تفاهم را در پی خواهد داشت، زیرا به آن ها یاری می نماید تا با حقایق سخت، اما نه کمتر مهم درباره فقر و بی خانمانی روبرو شوند. در پی مصاحبهی بسیار بزرگ تر در خصوص اهمیت تنوع و فراگیری در ادبیات بچه ها، کتاب پاستیل های بنفش = افزوده ارزشمندی برای مصاحبه است و تجربه ای را لمس می نماید که اغلب در بازار کتاب بچه ها آنالیز نشده است.

جکسون را می توان به عنوان روح پیر توصیف کرد، کودکی مملو از وقار و آرامش و قدرت شخصیتی که زاییده دانش و تجربه است که بسیار فراتر از سن او است. اگرچه والدین جکسون کوشش شجاعانه ای برای محافظت از او و خواهر کوچک ترش، رابین، در برابر شدت واقعی شرایطشان انجام می دهند و وانمود می نمایند که این یک ماجراجویی بزرگ است، جکسون فریب نمی خورد. او به میزان کافی فهیم است که گرسنگی شدید در گودال شکمش را تشخیص دهد و مشاجره های فزاینده والدینش به عنوان یک علامت هشدار آشنا از چیزهای آینده. چه او با انعطاف پذیری و شجاعتی آرام و چه با رنجش و ترس مفتضحانه واکنش نشان دهد، خوانندگان نمی توانند از صداقت احساسی و اصالت نهفته در تصویر جکسون قدردانی نمایند. اپلگیت مراقب است که از مخاطبان خود حمایت نکند، و به خوانندگان جوان اعتماد می نماید تا درس هایی را که درباره حقیقت، عشق بی قید و شرط، و جادوی روزمره تخیل ارائه می گردد، درک نمایند که اغلب به وسیله کرنشاو، دوست خیالی عجیب، شگفت انگیز و عاقل جکسون به او منتقل می گردد. یکی دیگر از روابط مهم در زندگی جکسون، رابطه ای است که او با برترین دوستش، ماریسول، دارد. اگرچه او در طول رمان ظاهر فیزیکی کمی دارد، اما حضور او به شدت احساس می گردد و تعادل کاملی از هوس، خوش بینی و تخیل برای تکیه ثابت جکسون به حقایق، منطق و عقل را فراهم می نماید.

اگرچه از نظر مدت، حضور کرنشاو نسبتاً کوتاه است، اما آرزوهای او و اهمیت پیغام هایی که به خوانندگان جوان منتقل می نماید را نباید دست کم گرفت. در این رمان، اپلگیت موضوعاتی از جمله فقر، بی خانمانی و بیماری مزمن را با واقع گرایی و حساسیت آنالیز می نماید. با این حال، با توجه به سنگینی و جدی بودن موضوع، نویسنده بعلاوه مراقب است که هر یک از اینها را با امید، عشق، تخیل و شگفتی آرام کند، که به خوانندگان اجازه می دهد تا آن ها را به شیوه ای امن و سالم آنالیز نمایند. علاوه بر این، صرفاً به این علت که بحث در خصوص این موضوعات ممکن است سخت باشد، آن ها را برای خوانندگان امروزی کم اهمیت نمی نماید. در روایت داستان جکسون، اپل گیت موقعیتی را تعریف می نماید که برای خیلی ها بسیار آشناست، که در آن شرایط خارج از کنترل یک خانواده باعث می گردد تا در موقعیتی که هرگز انتظار یا برنامه ریزی برای آن را یاد نگرفته اند، آرامش و امنیت بیابند. نویسنده هیچ پاسخ ساده یا راهکار های پیش پا افتاده ای ارائه نمی دهد، و در عوض بر کاوش ظریف و متقاعدنماینده احساسات جکسون و تأثیر آن بر خانواده به عنوان یک کل تمرکز می نماید. از نظر عملی، هر فصل مختصر است و بیش از چهار یا پنج صفحه را در بر نمی گیرد. این، در ترکیب با صدای روایی هیجان انگیز و طنزآمیز اپلگیت، کرنشاو را به کتابی آسان و مجذوب کننده تبدیل می نماید که بچه ها می توانند در عرض چند ساعت آن را ببلعد.

کرنشاو با ایجاد تعادل کامل بین حقیقت و واقع گرایی و جادو و تخیل، یادآوری هشیار نماینده ای است که موقعیت جکسون آن قدرها که تصور می گردد نادر و ساده نیست. با وجود موضوع اغلب سخت آن، نویسنده بعلاوه مراقب است که روایتی پر از امید و شگفتی بسازد، اگر خواننده فقط مایل به تماشا آن باشد. جدیدترین اثر کاترین اپلگیت تکان دهنده، دلگرم نماینده و در نهایت الهام بخش، گواهی قدرتمندی بر انعطاف پذیری روح انسان است و قول می دهد برای نسل جدیدی از خوانندگان جوان و پیر، کلاسیک باشد.