جاذبه ناگزیر وحشت

به گزارش وبلاگ جعبه گیگابایتی، همه ما با واژه توریسم آشنا هستیم و هیچ کس با شنیدن این کلمه متعجب نمی گردد. اما وقتی بعد از کلمه توریسم، واژه سیاه استفاده ی گردد، چشم های خیلی ها گرد می گردد و ابروهایشان بالا می رود. البته حق هم دارند. توریسم سیاه یکی از زیرشاخه های جهانگردی است که به سفر به جاهایی اشاره دارد که با مفهوم مرگ و فاجعه گره خورده اند. حالا چشم ها دیگر تا آخرین حد ممکن گرد شده اند. چه کسی دوست دارد از جاهایی دیدن کند که در آن یک فاجعه انسانی یا طبیعی رخ داده؟ جواب: خیلی ها. میلیون ها نفر در سال به مکان هایی سفر می نمایند که اسمشان در لیست پربازدیدترین مکان های مربوط به توریسم سیاه واقع شده است. البته سر اینکه دلیل اشتیاق ما آدم ها برای بازدید از این جور جاها چیست، هنوز اختلاف زیادی هست. اما محققان به تازگی گفته اند که دلیل کنجکاوی و اشتیاق آدم ها برای دیدن این نوع مکان ها به دلیل گره خوردنشان با مفهوم مرگ و تراژدی و فاجعه نیست؛ بلکه بیشتر به دلیل ارزش تاریخی آن است. در ادامه 4 مکان در جهان را به شما معرفی می کنیم که اسمشان بیشتر از هر اسم دیگری در لیست مکان ها پربازدید مربوط به توریسم سیاه آمده است. در سرانجام، این شمایید که باید تصمیم بگیرید دلیل کنجکاوی بشر برای بازدید از این مکان های فاجعه زده و در برخی موارد ترسناک چیست.

جاذبه ناگزیر وحشت

جنگل آئوکیگاهارا، ژاپن

این جنگل که دیگر این روزها با اسم جنگل خودکشی شناخته می گردد، از محبوب ترین نقاط گردشگری سیاه است. جنگلی به وسعت 35 کیلومتر مربع در شمال غربی کوه فوجی وجود دارد که درخت هایش به قدری متراکم هستند که جلوی وزش باد و ورود نور خورشید را به داخل جنگل می گیرند. می توانید تصور کنید در دل جنگل چه می گذرد؟ هیچ بادی نمی وزد، هیچ صدایی نمی پیچد، حیات وحش به ندرت در این جنگل مشاهده می گردد. اگر تصورتان از جنگل یک جای سرسبز و پردرخت و روشن است که با صدای آواز پرندگان اشباع شده، جنگل خودکشی تمام تصوراتتان را بهم خواهد زد. به خاطر همین حال و هوای افسرده اش هم هست که تبدیل به دومین مکان محبوب جهان برای خودکشی شده.

سالیانه حدوداً 100 خودکشی در این جنگل اتفاق می افتد. مسئولان جنگل که از دست این آدم های افسرده عاصی شد ه اند، همه جای جنگل به زبان ژاپنی و انگلیسی تابلوهای اخطار زده اند و عاجزانه از بازدیدنمایندگان خواسته اند قبل از خودکشی به خانواده و دوستانشان فکر نمایند. البته این جنگل در فرهنگ اساطیری ژاپن هم چنان نام خوشی ندارد و اسمش با حضور روح خشمگین مردگان پیوند خورده. مسئولین به دلیل تراکم درخت های جنگل، جهت مخصوص گردشگران را نشانه گذاری نموده و به آنها هشدار داده که اگر از جهت اصلی منحرف شوند احتمال گم شدنشان زیاد است. به خصوص که اینترنت و موبایل هم در این منطقه به دلیل آهن ربایی که در سنگ های آتشفشانی اطراف وجود دارد سرویس دهی ندارند.

راستی قطب نما هم در این منطقه درست کار نمی نماید که خودش به تنهایی می تواند یکی از عوامل وحشت آفرین باشد. یکی از جالب ترین نکات درباره این جنگل این است که آمار خودکشی در آن در ماه مارچ که مصادف با خاتمه سال اقتصادی در ژاپن است افزایش پیدا می نماید و خیلی از ژاپنی ها که دیگر امیدی به یک سال اقتصادی دیگر ندارند به این جنگل می فرایند و دیگر برنمی گردند. البته خیلی ها هم برمی گردند. آنها می فرایند و در عمق جنگل به کارهای خود فکر می نمایند و از اشتباهاتشان درس می گیرند و برمی گردند (که خیلی هم کار شایسته و قابل تقدیری است). مسئولین تا چند وقت پیش آمار دقیق خودکشی های اتفاق افتاده را منتشر می کردند ولی از یک جا به بعد برای جلوگیری از خدشه دار شدن وجهه این جنگل و جلوگیری از صدمه به توریسم ژاپن، از انتشار این آمار خودداری کردند. البته کمی دیر اقدام کردند ولی خب جلوی ضرر را هر وقت بگیری سود است.

زمین صفر (ground zero)، نیویورک

زمین صفر در اصل به نزدیک ترین نقطه روی سطح زمین به یک انفجار (معمولاً انفجار اتمی یا انفجار بمب های عظیم دیگر) اشاره دارد. بعد از حوادث 11 سپتامبر سال 2001، این عبارت برای اشاره به مقر برج های تجارت جهانی در نیویورک به کار می رود که در طی این فاجعه به طور کلی تخریب شد. حالا این روزها مردم جهان کلی هزینه می نمایند تا به این مکان بفرایند و جای خالی برج ها را ببینند. خیلی از آنها روزهایی را به یاد دارند که این نقطه از شهر نیویورک خالی نبوده. البته الان هم دیگر خالی خالی نیست؛ چون یک موزه یادبود قربانیان حادثه یازدهم سپتامبر در این محل تشکیل شده و خیلی ها برای گرامیداشت خاطره آن سه هزار قربانی به دیدن این موزه می فرایند.

اردوگاه آشویتز

نسل کشی یهودی ها، کوره های آدم سوزی، اتاق گاز، متفقین و … . وقتی کسی این کلمات را می خواند، بی شک به چیزی جز جنگ جهانی دوم نمی تواند فکر کند. اما وقتی می گوییم اردوگاه آشویتز، غیر از جنگ جهانی دوم، برای خیلی ها یادآور درد هم هست. آشویتز جایی بود که هزاران یهودی در آن جان خودشان را از دست دادند. حالا بعد از گذشت بیشتر از نیم قرن از وقوع این حوادث، مردم به این اردوگاه می فرایند تا شاید وقتی به چشم خودشان کوره های آدم سوزی و اتاق های گاز را دیدند، باور نمایند که چنین فجایعی نزدیک به نیم قرن پیش اتفاق افتاده. در این اردوگاه موزه ای تأسیس شده که یادبودی برای قربانیان آن کمپ محسوب می گردد. شما وقتی وارد این موزه می شوید، علاوه بر عکس های متعددی که از زندانیان می بینید، وسایلی را هم که به آنها اختصاص داشته خواهید دید. مثلاً در یکی از اتاق ها تعداد زیادی عینک تلنبار شده روی هم می بینید، یا در اتاق دیگر کفش های زندانیان را و یا موهایی که از روی سرشان تراشیده شده بود. اگر دلیل بازدید جهانگرد ها را از بقیه نقاط فاجعه زده در جهان نگردد فهمید، این یکی را می گردد: به گمان، همه امیدواریم با دیدن آثار و ابعاد این فاجعه برای یک بار هم که شده از گذشته درس بگیریم.

پریپیات، اوکراین

اگر بخواهید یک فیلم آخرالزمانی بسازید، لوکیشنی بهتر از پریپیات در اوکراین پیدا نخواهید کرد. البته بعید است مسئولین به شما اجازه چنین کاری بدهند؛ دلیلش هم وجود ذرات رادیواکتیو در فضای شهر است. پریپیات شهری نزدیک نیروگاه هسته ای چرنوبیل در کیف اوکراین بود. بعد از وقوع حادثه چرنوبیل در سال 1986، اهالی شهر با مشاهده علائم عجیبی در خودشان (مثل حالت تهوع و سرگیجه و …) شهر را موقتاً ترک کردند ولی هیچ گاه دوباره به آن برنگشتند. حتی تا امروز هم اثراتی مثل سرطان و نقص عضو در اهالی آن منطقه دیده می گردد. هیچ کس فکر نمی کرد چنین جایی یک روز تبدیل به جاذبه جهانگردی گردد. بازدید از این شهر با تمهیدات کامل امکان پذیر است. شما حق ندارید چیزی را از شهر خارج کنید. بعد از بیرون آمدن از شهر هم میزان مواد رادیواکتیو را در بدن جهانگرد ها چک می نمایند و در صورت لزوم به آنها حمام شیمیایی می دهند تا شرایط فیزیکی جهانگرد ها به حالت عادی خودش برگردد.

در ایران چطور؟

در ایران به غیر از مکان هایی که با وقوع جنگ تحمیلی پیوند خورده اند، بقیه جاهایی که می گردد به نوعی آن را به توریسم سیاه مرتبط دانست، همگی با اساطیر و افسانه ها پیوند دارند. جاهایی مثل کال جنی در طبس و یا دره ستارگان در قشم، به دلیل افسانه هایی که محلی ها درباره شان نقل می نمایند ماهیت اسرارآمیزی به خودشان گرفته اند. اما کویری که در جنوب غربی دشت کویر قرار گرفته است و به اسم ریگ جن معروف شده، واقعاً جای ترسناک و مهلکی است. به ریگ جن، مثلث برمودای ایران هم می گویند چون خطر فرورفتن در باتلاق و شنزارها همواره وجود دارد. اما حتی این موضوع هم نتوانسته جلوی گردشگران و سیاحان کنجکاو را بگیرد. خیلی ها همه این خطرها را به جان می خرند و قدم در این کویر می گذراند. محلی ها می گویند این مکان نفرین شده است و محل سکونت ارواح و شیاطین پلید است و هرکه پا در این کویر گذاشته دیگر برنگشته. درست است که ماجراهای اسرارآمیز زیادی در این مکان اتفاق افتاده ولی این روزها خیلی ها هم با تجهیزات به این کویر رفته و به سلامت برگشته اند.

به نظر می آید آدم ها به طور طبیعی به امور ناشناخته جذب می شوند، چه این امور با افسانه و اسطوره های ترسناک گره خورده باشد چه با مرگ های فاجعه آمیز. از همین جاها بوده که توریسم سیاه پاگرفته.

منبع: اسنپ تریپ

به "جاذبه ناگزیر وحشت" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "جاذبه ناگزیر وحشت"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید