نقد داستان وست ساید (West Side Story)؛ روایتی از رومئو و ژولیت در کوچه های نیویورک
به گزارش وبلاگ جعبه گیگابایتی، این اولین فیلم کاملا موزیکال استیون اسپیلبرگ است و انقدر خوب از کار درآمده است که باید متاسف باشیم از اینکه او تا قبل از این ما را از این استعداد خودش محروم نموده بود. از همان اولین پلان فیلم به بعد تقریبا هیچ صحنه ای نیست که زیبا نباشد یا احساس خوبی منتقل نکند. دوربین در صحنۀ اول منظرۀ یک پروژۀ تخریب را از بالا نشان می دهد و سپس به سطح زمین می آید. به یک تعبیر، ورود دوربین اسپیلبرگ در این صحنه مثل یک وزنۀ تخریب ساختمان است و به این صورت نشان می دهد که با نزاعی رو به رو هستیم که قرار است همه چیز را نابود کند.

به گزارش وبلاگ جعبه گیگابایتی؛ دنیایی که اسپیلبرگ در این فیلم خلق نموده است، صرف نظر از دورۀ زمانی خاص و صحنه های پایکوبی و مبارزه ای که در آن هست، یک دنیای آشناست؛ جایی که پلیس نسبت به رنگین پوست ها سخت گیرتر است. این فیلم در واقع بازآفرینی فیلمی با همین نام است که رابرت وایز در سال 1961 ساخته بود و قبل از آن هم به صورت نمایش روی صحنه رفته بود. در فیلم اسپیلبرگ، هم از نمایش صحنه ای و هم از فیلم رابرت وایز تاثیراتی گرفته شده تا نسخه ای عمیق تر و مجذوب نماینده تر از نسخه های قبلی این داستان ارائه گردد. مثلا یکی از نوآوری های این فیلم این است که شخصیت های پورتوریکویی بین خودشان به زبان اسپانیایی حرف می زنند، البته به جز وقت هایی که دوستشان آنیتا (آریانا دیبوس) به آن ها تذکر می دهد که انگلیسی صحبت نمایند تا بتوانند راحت تر در جامعۀ آمریکا جذب شوند.
در بحبوحۀ درگیری و فقر و انزوای اجتماعی، گل عشق میان تونی و ماریا شکوفا می گردد. پیوند میان آن ها آتش تخاصم بین کهرباها و کوسه ها را شعله ورتر می نماید. عشاق جوان خطر مجازات را جدی می گیرند اما نه آنقدر که از خواستۀ قلبشان دست بردارند. در واقع وقتی ماریا کوشش می نماید آنیتا (نامزد برادرش برناردو) را قانع کند که او و تونی به یکدیگر تعلق دارند، این کوشش او در آن شرایط کاملا خلاف ارزش های گروه و جامعه شان به نظر می رسد.
شخصیت های تونی و ماریا در فیلم درخشش خیلی زیادی ندارند و داستان عشق رومئو و ژولیتی آن ها در سایۀ شخصیت های بزرگتر کمرنگ شده است. البته صحنه های آواز خواندن آن ها به زیبایی های فیلم اضافه نموده است. اما برترین لحظات فیلم وقتی است که دوربین به سراغ ریف، برناردوآ آنیتا و والنتینا می رود. وحشت محض و لاف زنی های شنماینده ای که در صحنه های رو در رویی ریف و برناردو می بینیم واقعا تاثیرگذار است؛ انعطاف بدنی آن دو باعث می گردد که صحنه های مبارزه-پایکوبی آن ها بسیار طبیعی و منطقی جلوه کند. ریتا مورنو در نقش والنتینا بازی ظریف و زیبایی ارائه می دهد و حضورش انگار به مسائلی که بین جوان ها در جریان است وزن و اعتبار می بخشد. او در یکی از صحنه های آواز حضور دارد و در همان صحنه نشان می دهد که این نزاع ها و دل شکستگی ها در نسل های قبلی هم سابقه داشته است.
اما برگ برندۀ این فیلم خود اسپیلبرگ است. او همان رنگ بندی اکسپرسیونیستی فیلم رابرت وایز را حفظ و برجسته تر نموده است اما تصاویر چشمگیری از دنیای واقعی را هم اضافه نموده است؛ مثل صحنه ای که سایه های کشیدۀ کهرباها و کوسه ها را در میدان مبارزه می بینیم؛ یا مثل صحنۀ جشن خیابانی بزرگ. او همۀ این تصاویر درخشان را اضافه می نماید بدون اینکه از جنبۀ عاطفی داستان کاسته گردد. واقعا باید امیدوار باشیم که این تنها فیلم موزیکال اسپیلبرگ نباشد.
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ (Steven Spielberg).
- فیلمنامه نویس: تونی کوشنر (Tony Kushner).
- بازیگران: انسل الگورت (Ansel Elgort)، ریچل زگلر (Rachel Zegler)، آریانا دبوسی (Ariana DeBose) و دیگران.
- امتیاز: 8.2/10