مدلی برای سرمایه گذاری در صنعت گاز ایران
به گزارش وبلاگ جعبه گیگابایتی، دکتر امین عربی*؛ صنعت گاز ایران یکی از بخش های مهم مالی کشور است. مصرف گاز طبیعی برای واحد های صنعتی، به عنوان نهاده فراوری و برای خانواده ها، برای ایجاد رفاه، مورد استفاده قرار می گیرد. برای گاز طبیعی به عنوان یکی از حامل های انرژی، بازار داخلی و خارجی وجود دارد. در فراورش گاز طبیعی، میعانات گازی، اتان، بوتان و دیگر فرآورد های ارزشمندی وجود دارد که قابل تجارت در بازار های بین المللی می باشند و توان ارز آوری بالایی دارند.
گاز طبیعی بعلاوه از الگوی رفتاری بازار انحصار طبیعی پیروی می نماید. منابع سرمایه گذاری در امر فراوری، انتقال و توزیع گاز با توجه به بازار این کالا و قدرت انحصاری آن در داخل می تواند از منابع گوناگونی تامین گردد.
در اهمیت سرمایه گذاری در صنعت گاز و پروژه های پیش رو، ابتدا تصویری روشن از آمار های موجود در فرآیند استخراج تا مصرف گاز طبیعی کشور، ارایه می گردد. نظریه های مربوط به سرمایه گذاری و وابستگی آن به نرخ بازدهی سرمایه و فراوری ناخالص برای این موضوع دارای اهمیت است و در این متن پس از آنالیز شرایط سرمایه گذاری در شرکت گاز و الگوی رفتاری مصرف، مدل ساده ای برای اولویت سرمایه گذاری ارایه می گردد.
نگاهی کلی به شرایط فراوری و مصرف گاز کشور در سال 1401
براساس آخرین گزارش منتشر شده در اسفند ماه 1401 به وسیله مدیریت برنامه ریزی شرکت ملی گاز ایران، در سال 1401، حدود 272 میلیارد متر مکعب گاز تحویل خطوط انتقال سراسری شد. گاز طبیعی ابتدا استخراج و در مرحله بعد پالایش و سپس به وسیله خطوط سراسری منتقل می گردد. خطوط سراسری انتقال گاز بخشی از آن را در سامانه انتقال مصرف می نماید و عمده آن را برای صادرات یا مصارف داخلی تحویل مراکز توزیع می دهد.
در سال 1401 شرکت ملی نفت ایران 272 میلیارد متر مکعب گاز ناخالص را تحویل پالایشگاه های گازی داد که از این اندازه 249 میلیارد یعنی 91 درصد آن پس از پالایش، برای انتقال، توزیع و مصرف تحویل شد. برای آگاهی از تفاوت 272 میلیارد متر مکعب گاز ورودی به پالایشگاه های گاز، با 249 میلیارد متر مکعب گاز خروجی، که 23 میلیارد متر مکعب، کافی است بدانیم این تفاوت مربوط به ناخالصی هایی از جمله بخار آب، گاز های سمی و خورنده مثل سولفید هیدروژن یا گاز های ارزشمندی مثل اتان، پروپان، هیدروکرین های سنگین و میعانات گازی هستند که از گاز طبیعی جدا می شوند و در بازار های دیگر از جمله برای مصارف پتروشیمی ها، به فروش می رسند.
تاسیسات نفتی نیز در فرآیند های خود گاز طبیعی فراوری می نمایند که در مجموع در این سال 19 میلیارد مترمکعب گاز از این طریق فراوری شد. 3 میلیارد متر مکعب گاز نیز از مخازن ذخیره سازی و عمدتا در فصل های سرد دریافت شد و واردات گاز نیز حدود یک میلیارد و متر مکعب بود؛ بنابراین در مجموع 272 میلیارد متر مکعب گاز تحویل داده شده به خطوط انتقال سراسری، شامل 249 میلیارد از پالایشگاه های گازی، 19 میلیارد از تاسیسات نفتی، 3 میلیارد از مخازن ذخیره سازی و یک میلیارد متر مکعب واردات می باشد.
از مجموع 272 میلیارد متر مکعب گاز طبیعی که تحویل خطوط انتقال شد، این سامانه برای انتقال گاز در سال 1401 حدود 7 میلیارد صرف تاسیسات انتقال شد و 20 میلیارد صادرات و یک میلیارد آن برای تزریق به مخازن نفتی و 3 میلیارد برای تزریق به مخازن ذخیره سازی و 241 میلیارد برای مصارف خانگی، تجاری، صنعتی و نیروگاه ها و صنایع عمده مانند پالایشگاه ها پتروشیمی ها، صنایع فولاد و کارخانه های سیمان تحویل شد.
الگوی رفتاری فراوری و مصرف گاز طبیعی در کشور
روند فراوری شرکت گاز در طول سال به نحوی است که حداقل فراوری در تابستان و حداکثر فراوری در زمستان شکل می گیرد. پالایشگاه ها و خطوط انتقال، تعمیرات اساسی و پیک رانی و سایر اقدامات سالانه را در تابستان انجام می دهند و فراوری اندکی کاهش می باید و در طول روز های سرد این مراکز با حداکثر ظرفیت فراوری می نمایند. براساس آمار های موجود برای سال 1401 در روز های گرم و در شرایط تعمیرات اساسی، روزانه حداقل 570 و در روز های سرد با حداکثر ظرفیت روزانه تا 800 میلیون متر مکعب گاز فراوری می گردد.
مصرف گاز در بخش های خانگی و صنعت از دو رفتار ثابت و متغیر پیروی می نمایند. مصرف ثابت که مستقل از دما است به این صورت که دما به هر اندازهی که باشد این نوع مصرف ثابت است و مصرف متغیر، مصرفی است که بستگی به دما دارد و با کاهش دما مصرف، افزایش می یابد.
مصرف گاز خانواده ها و مراکز دولتی و خصوصی در روز های سرد افزایش می یابد؛ بنابراین مصرف گاز با کاهش دما افزایش می یابد. کاهش دما تقاضای گاز برای تامین انرژی برای گرم نگه داشتن محیط زندگی و کار را افزایش می دهد. در دمای پایین مصرف متغیر افزایش می یابد.
شرکت گاز به علت محدودیت فراوری ناگزیر مصرف صنایع و نیروگاه ها را در فصل سرد کاهش می دهد تا بتواند روند صعودی مصرف گاز خانواده ها در دمای پایین را تامین نماید؛ لذا روند مصرف خانواده ها رابطه عکس با دما دارد و در دمای پایین صعودی و اندازه مصرف صنایع به علت کمبود عرضه، با اعمال محدودیت کاهش می یابد.
براساس گزارش اسفند 1401 مدیریت برنامه ریزی شرکت ملی گاز ایران، مصرف گاز خانوار ها در تابستان کمترین مصرف روزانه را داشته که حدود 170 میلیون متر مکعب می باشد. این اندازه مصرف، مصرف ثابت خانواده ها محسوب می گردد. مصرف نیروگاه ها و صنایع به صورت ثابت روزانه 400 میلیون متر مکعب می باشد.
در مجموع مصرف ثابت خانواده ها و صنایع روزانه 570 میلیون متر مکعب برآورد می گردد. مصرف گاز خانگی در روز های سرد سال به 620 میلیون متر مکعب در روز می رسد؛ بنابراین مصرف متغیر گاز 450 میلیون متر مکعب در روز برآورد می گردد. شرکت گاز در روز ها سرد گاز مصرفی صنایع و نیروگاه ها را کاهش می دهد و برای اینکه محدودیتی در فصل سرد سال وجود نداشته باشد و گاز صنایع و خانواد ها و مراکز عمومی پاسخ داده گردد به فراوری روزانه حدود یک میلیارد متر مکعب گاز احتیاج است که با در نظر گرفتن حداکثر توان فراوری به اندازه 800 میلیون متر مکعب در روز، احتیاج به روزانه 200 میلیون متر مکعب گاز وجود دارد.
در بلند مدت که صنایع توسعه می یابند و جمعیت رشد می نماید، مصرف ثابت متناسب با این نرخ ها رشد می نماید. در این صورت مدل سرمایه گذاری تابع متغیر های از جنس ظرفیت فراوری، خواهد بود.
سرمایه گذاری و روش های تامین مالی پروژه های شرکت ملی گاز
نگاهی به بازار داخلی گاز و احتیاج روز افزون آن که روزانه بالغ بر 200 میلیون متر مکعب گاز می باشد، نشان می دهد که سرمایه واقعی مورد احتیاج صنعت گاز از اندازه تعادلی آن بسیار کمتر است. در این صنعت ظرفیت مازاد وجود ندارد و افزایش سرمایه گذاری می تواند به رشد و توسعه با شتاب بیشتر یاری نماید.
روش های جذب منابع برای سرمایه گذاری در شرکت ملی گاز طبق گزارش های رسمی شرکت ملی گاز عبارتند از تامین منابع از محل عایدی عمومی، منابع داخلی شرکت، از محل تسهیلات دریافتی از نفت، سرمایه گذاری شرکت ملی گاز از محل بازپرداخت سرمایه گذاری انجام شده در شرکت انتقال گاز، الباقی سهم، تبصره 14، تسهیلات بانکی، بند د قانون بودجه سال 1399، ماده 65 قانون الحاق (گاز بها)، فروش اموال، سرمایه گذاری بخش خصوصی، وام از موسسات خارجی و سایر می باشد.
منابع سرمایه گذاری بر اساس یک تقسیم بندی کلی، شامل سه روش مهم جذب سرمایه به وسیله استفاده از 1- منابع داخلی، 2- فروش سهام و 3- فروش اوراق مشارکت می باشد که هر کدام ویژگی خاص خود را دارد. شرکت گاز تا به امروز به صورت جدی و حرفه ای برای جذب سرمایه از روش فروش اوراق مشارکت و فروش سهام استفاده نکرده است و ترجیح این شرکت بر استفاده از منابع داخلی است.
برای بنگاه های مالی فروش اوراق مشارکت، با تعهدات الزام آور همراه است و فروش سهام نیز کنترل مدیران را بر بنگاه کاهش می دهد. شرکت ملی گاز ایران یک شرکت دولتی است و برای اینکه از روش های پیشرفته در جذب منابع استفاده کند راه طولانی در پیش دارد. شرکت گاز در مجموع نتوانسته از روش هایی که برای خود تعریف کرده یا قانون گذار طرح کرده و در بالا ذکر شد و در تراز استفاده از منابع داخلی محسوب می گردد، به صورت کامل استفاده نماید.
عملکرد شرکت در استفاده از وام از موسسات خارجی، سرمایه گذاری خارجی، فروش اموال، تسهیلات بانکی و از محل عایدی های عمومی و از محل تسهیلات دریافتی از نفت صفر بوده و درصد جذب بودجه به ترتیب از ماده 12 قانون برطرف موانع فراوری رقابت پذیر و ارتقای نظام مالی کشور (سایر وام های داخلی)، از محل منابع داخلی شرکت ها، ماده 65 قانون الحاق (عوارض گاز بها)، عملکرد تبصر 14، بند د تبصر یک قانون بودجه سال 1399 و عملکرد سرمایه گذاری شرکت ملی گاز از محل بازپرداخت سرمایه گذاری انجام شده در شرکت انتقال گاز انجام شده است.
در خصوص تخصیص اعتبارات 66 درصد این منابع در شرکت انتقال گاز، 28 درصد در شرکت های گاز استانی و 6 درصد در شرکت های پالایش گاز هزینه شده است. از آنجایی که شرکت گاز یک شرکت انحصاری است، قدرت انحصاری شرکت می تواند منابعی را برای توسعه سرمایه گذاری فراهم کند و علاقه به استفاده از سایر روش ها در مقام عمل احتمالا چندان جذابیتی برای مدیران شرکت ندارد.
سوالی که در برنامه های و طرح های سرمایه مهم است و در خصوص پروژه های سرمایه گذاری در صنعت گاز ضروری است بدان پاسخ داده گردد، هزینه استفاده از سرمایه است. شاید پاسخ به این سوال بسیار پیچیده و مشکل باشد، ولی در رقابت جهانی و برای جذب سرمایه های داخلی و خارجی مبانی تصمیم گیری در بازار عرضه وجوه است، به خصوص برای مراکزی که منابع لازم برای سرمایه گذاری در طرح های بزرگ را در اختیار دارند و علاقمندند در این بازار ها وارد شوند.
مدلی ساده برای سرمایه گذاری در شرکت گاز
صنعت گاز کشور چهار فرایند اصلی پیش رو دارد. اول استخراج گاز ناخالص و تحویل آن به پالایشگاه های گازی که عموما به وسیله شرکت ملی نفت ایران صورت می گیرد، دوم پالایش و شیرین سازی گاز در پالایشگاه های گازی، سوم انتقال از پالایشگاه ها و تحویل به شرکت های گاز استانی برای توزیع و چهارم توزیع گاز بین مراکز مصرف.
واردات و صادرات گاز نیز بخش خارجی صنعت را تشکیل می دهد و ذخیره سازی گاز نیز تعادل بازار را در فصل های سرد و گرم برقرار می سازد. آنچه در فرایند برنامه ریزی گاز کشور دارای اهمیت است اینکه این چهار فرایند به صورت زنجیروار به هم وصل است و فراوری گاز کشور برابر با حداقل توان فراوری هر کدام از این فرایند ها محسوب می گردد و اولویت سرمایه گذاری نیز از این طریق بدست می آید.
از نظر مالی می توان یک تابع لئونتیف در نظر گرفت که به وسیله آن فراوری، تابعی از حداقل ظرفیت هر کدام از فرآیند های فراوری، پالایش، انتقال و توزیع گاز است. برای شرح، چنانچه شرکت نفت توان استخراج 900 میلیون متر مکعب گاز و پالایشگاه های گاز کشور توان پالایش 600 میلیون و ظرفیت انتقال گاز 700 میلیون و توان توزیع 1200 میلیون متر مکعب باشد در این صورت فراوری کشور 600 میلیون متر مکعب یعنی حداقل ظرفیت، که متعلق به ظرفیت پالایشگاهی است، محسوب می گردد.
برای معین اولویت سرمایه گذاری ابتدا تقاضای بازار را محاسبه می کنیم، در این مثال فرض می کنیم تقاضای بازار داخل و خارج 2000 میلیون متر مکعب در روز باشد. در این صورت حاصل تفریق تقاضا از ظرفیت فراوری در هر کدام از بخش های این زنجیره را حساب می کنیم و هر کدام بیشترین تفاوت را داشته باشد اولین اولویت برای سرمایه گذاری است و به همین ترتیب هر کدام دومین بیشترین تفاوت را داشته باشد اولویت دوم محسوب می گردد.
برای این مثال تفاوت تقاضا با ظرفیت استخراج 1100 برای پالایش گاز 1400 برای انتقال 1300 و برای بخش توزیع 800 میلیون متر مکعب می باشد. در این مدل اولویت اول سرمایه گذاری، در اختیار بخش پالایش و اولویت دوم در اختیار بخش انتقال، اولویت سوم برای بخش استخراج و آخرین اولویت برای بخش توزیع است.
نگاهی به برنامه های شرکت ملی گاز ایران برای برطرف ناترازی گاز نشان می دهد که برنامه های شرکت ملی گاز ایران بر سه محور ذخیره سازی، هوشمند سازی و بهینه سازی پایدار است. این برنامه ها در پی مدیریت و کنترل تقاضای بازار است. اگر چه سرمایه گذاری در این محورها، طرف تقاضا را تا حدودی مدیریت و کنترل می نماید، ولی در صورتی که منظره صنعت گاز بر مبنای توسعه تجارت در بازار های جهانی گاز باشد برترین برنامه برای سرمایه گذاری در صنعت گاز استفاده از مدل سرمایه گذاری عرضه محور و سرمایه گذاری برای افزایش فراوری گاز است.
در شرایط تحریم، تقاضا در داخل به صورتی است که جوابگوی افزایش فراوری هست. بدون شک بازار برای صادرات گاز نیز در آینده فراهم خواهد شد. در شرایطی که ورود به بازار های جهانی گاز از برنامه های راهبردی اقتصاد کشور است، برنامه های فعلی و تاکید بر مدیریت تقاضا به وسیله بهینه سازی و هوشمند سازی سرعت افزایش مازاد تقاضا را به وسیله کنترل و مدیریت تقاضا کاهش می دهد. آنچه امروز به عنوان اولویت شرکت گاز مطرح شده است در واقع می تواند در صدر اولویت سال های آینده باشد یعنی زمانی که ظرفیت فراوری به ظرفیت مطلوب رسیده باشد.
به نظر می رسد ناترازی گاز یا مازاد تقاضای گاز، بیشتر از اندازهی است که به وسیله این برنامه ها از بین برود. افزایش فراوری، بخش غیر قابل حذف برنامه های برطرف ناترازی است و در اثر گذاری آن هیچ ابهامی وجود ندارد، ولی در خصوص اثرگذاری بخش مدیریت تقاضا که اساس آن بر برنامه های تشویقی و تنبیهی پایدار است، ابهام های زیاد وجود دارد.
*عضو انجمن اقتصاددانان ایران
منبع: فرارو